چکیدهترجمه متون مخصوصاً متون مقدس، دقت بیشتری میطلبد؛ چرا که از جنبههای متعددی امکان خطا برای مترجمان وجود دارد. ضرورت پژوهش زمانی ملموس میگردد که با تفاوت برداشت از قرآن به جهت خطاهای ترجمهای مواجه میشویم. از موارد گریبانگیر مترجمان در ترجمه از زبانی به زبان دیگر، کمتوجهی به ساختار صرفی واژههاست؛ چرا که با تغییر ساختار صرفی، معنا تغییر میکند و با بردن واژهای به ابواب مختلف، معانی متعددی مییابد. پژوهش حاضر در این راستا، با رویکرد توصیفی و تحلیل انتقادی، «عدم تشخیص ثلاثی مزید از ثلاثی مجرد و یا تسامح در بکار گرفتن این دو حالت» را به عنوان لغزشگاههایی برای مترجمان فارسی قرآن، بررسی کرده است. این مقاله ضمن بررسی ترجمههای فارسی، به شش مورد از کلمات مزید که از جانب برخی مترجمان، مجرد ترجمه شده و همچنین به دو مورد از کلماتی که در بابی از ثلاثی مزید به جای باب دیگر اتخاذ شده، دست یافته و به این نتیجه رسیده است که همه مترجمان دقت لازم در ترجمه بر اساس ظرافتهای صرفی نداشتهاند که نمونه آن در این پژوهش، ایراد آنها در ترجمه ثلاثی مجرد به ثلاثی مزید، و یا بابی از ثلاثی مزید به جای بابی دیگر است.